دعای روز چهارم
اَللّهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلى اِقامَةِ اَمْرِکَ وَاَذِقْنى فیهِخدایا نیرو ده مرا در این ماه براى برپا داشتن فرمان و دستورت و بچشان به من
حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وَاَوْزِعْنى فیهِ لاِدآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ وَاحْفَظْنى فیهِ
شیرینى ذکرت و به من یاد ده در این ماه طرز بجا آوردن سپاسگزارى خود را به بزرگواریت و نگاهم دار در آن
بِحِفْظِکَ وَسَِتْرِکَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ
به نگهدارى و محافظت خود اى بیناترین بینایان
زلال وحی
وظایف قرآنی مسلمانان در برابر پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)اطاعت از پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) :
خداوند متعال در آیهی 80 سورهی نساء میفرماید: مَّن یُطِِعِ الرَّسُولَ فَقَداَطَاعَ اللهَ ؛
هر کس رسول خدا را فرمان برد ، خدا را فرمان برده است.
احترام به پیامبر اعظم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) :
خداوند متعال در آیی 157 سورهی اعراف میفرماید :
فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ عَزرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَالَّذِی اُنزِلَ مَعَهُ اُؤلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛
آنان که به او ایمان آورده و او را گرامیداشته و یاری نموده اند و از نوری که همراه او نازل شده(قرآن)، پیروی نموده اند؛ آنان رستگارانند.
محبت و مودّت به اهل بیت پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم):
خداوند متعال درآیهی 23 سورهی شوری خطاب به پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید :
قُل لَّا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ بگو مزد و پاداشی از شما نمیخواهم جز دوستی نزدیکان من»
درآیهی 47 سورهی سباء میفرماید : قُلْ مَا سَألْتُکَم مِّنْ اَجْرٍفَهُوَ لَکُمْ إنْ اَجْرِیَ إلَّا عَلَی اللهِ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ؛ بگو آن چرا که به نام مزد طلبیده ام ، به سود شماست. اجر من بر خداست و او بر همه چیز شاهد و ناظر است.
درود بر پیامبر اعظم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) :
خداوند متعال در آیهی 56 سورهی احزاب میفرماید :
إنَّ اللهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُو صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ؛
خدا و فرشتگان بر پیامبر درود میفرستند،ای افراد با ایمان بر او درود بفرستید و تسلیم وی شوید .
در خواست استغفاراز پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) :
خداوند متعال درآیهی 64 سورهی نساء به مؤمنین تذکر میدهد که از پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) در خواست استغفار برای خودکنند واین گونه میفرماید :
وَلَوْ أنَّهُمْ إذ ظَّلَمُواْ أنفُسَهُمْ جَاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللهَ َوأسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللهَ تَوَّاباً رَّحِیمًا؛
هر گاه آنان که بر خویشتن ستم کردند ، پیش تو میآمدند وخود طلب مغفرت کرده وپیامبر نیز در بارهی آنان طلب آمرزش میکرد ، خدا را توبه پذیر و رحیم مییافتند.
کلام نور
فضیلت ماه مبارک رمضان
امام صادق (علیه السلام ) :« فَاجْهَدُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنَّ فِیهِ تُقَسَّمُ الْأَرْزَاقُ ، وَ تُکْتَبُ الْآجَالُ ، وَ فِیهِ یُکْتَبُ وَفْدُ اللَّهِ الَّذِینَ یَفِدُونَ إِلَیْهِ ، وَ فِیهِ لَیْلَةٌ الْعَمَلُ فِیهَا خَیْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِی أَلْفِ شَهْرٍ »
جانهای خود را به تلاش وکوشش وادارید ، زیرا در این ماه روزیها قسمت واجلها نوشته میشود و در آن نامهای میهمانان خدا که بر او وارد میشوند نوشته میشود . در این ماه شبی است که عمل ( عبادت ) در آن شب از عمل هزار شب بهتر است .
بحارالأنوار ، ج 96 ، ص 375/63
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) :
« أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ قَدْ حَضَرَکُمْ وَ هُوَ سَیِّدُ الشُّهُورِ فِیهِ لَیْلَةٌ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تُغَلَّقُ فِیهِ أَبْوَابُ النِّیرَانِ وَ تُفَتَّحُ فِیهِ أَبْوَابُ الْجِنَانِ فَمَنْ أَدْرَکَهُ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»
ای مردم ، همانا این ماه که به شما روی آورده و آن سرور همه ماههاست . در این ماه درهای دوزخ بسته و درهای بهشت گشوده میشود .هرکس این ماه را دریابد و آمرزیده نشود خداوند او را از( رحمت خود ) دور گرداند .
امالی الصدوق ، ص 56/ 2
امام صادق (علیه السلام ):
«قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ ، مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ : یَا أَبَا الْحَسَنِ ، أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَوَجَلَّ»
عرض کردمای رسول خدا ، بهترین عمل در این ماه چیست ؟ای ابا الحسن بهترین عمل در این ماه
خویشتن داری از اعمالهای خدای عزوجل است .
صحیفهی سجادیه ، 165 ، دعای 44
حکمتهای شگرف
حکمت37 نهج البلاغه: ضرورت ترک آداب جاهلی (اخلاقى)قَالَ الامام علیٌ [علیه السلام] وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَى الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ فَقَالَ
مَا هَذَا الَّذِى صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِکُمْ فِى دُنْیَاکُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِى آخِرَتِکُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ( در سر راه صفّین دهقانان شهر انبار (1) تا امام را دیدند پیاده شده و پیشاپیش آن حضرت مى دویدند فرمود چرا چنین مى کنید؟ گفتند عادتى است که پادشاهان خود را احترام مى کردیم، فرمود) به خدا سوگند که امیران شما از این کار سودى نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت مى افکنید ، و در آخرت دچار رنج و زحمت مى گردید، وچه زیانبار است رنجى که عذاب در پى آن باشد ، و چه سودمند است آسایشى که با آن ، امان از آتش جهنم باشد.
حکمت 38: ارزشها و آداب معاشرت با مردم (اخلاقى، اجتماعی، تربیتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لِابْنِهِ الْحَسَنِ [علیه السلام] یَا بُنَیَّ احْفَظْ عَنِّى أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لَا یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَنْفَعَکَ فَیَضُرَّکَ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِیلِ فَإِنَّهُ یَقْعُدُ عَنْکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ یَبِیعُکَ بِالتَّافِهِ وَ إِیَّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْکَذَّابِ فَإِنَّهُ کَالسَّرَابِ یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ .
به فرزندش امام حسن [علیه السلام] فرمود : پسرم ! چهار چیز از من یادگیر (در خوبىها ) ، و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى کنى زیان نبینی:
الف ـ خوبىها
1 ـ همانا ارزشمند ترین بى نیازى عقل است . 2 ـ و بزرگ ترین فقر بى خردى است . 3 ـ و ترسناک ترین تنهایى خود پسندى است . 4 ـ و گرامى ترین ارزش خانوادگى ، اخلاق نیکوست.ب ـ هشدارها
1 ـ پسرم ! از دوستى با احمق بپرهیز ، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زیانت مى کند.2 ـ از دوستى با بخیل بپرهیز ، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى دارد.
3 ـ و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى فروشد.
4 ـ و از دوستى با دروغگو بپرهیز که به سراب ماند: دور را به تو نزدیک ، و نزدیک را دور مى نمایاند.
حکمت 39: جایگاه واجبات و مستحبات (عبادت ، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ .
و دورد خدا بر او ، فرمود : عمل مستحب(2)، انسان را به خدا نزدیک نمى گرداند، اگر به واجب زیان رساند.
حکمت 40: راه شناخت عاقل و احمق(اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ
قال الرضى و هذا من المعانى العجیبة الشریفة و المراد به أن العاقل لا یطلق لسانه إلا بعد مشاورة الرویة و مؤامرة الفکرة و الأحمق تسبق حذفات لسانه و فلتات کلامه مراجعة فکره و مماخضة رأیه فکأن لسان العاقل تابع لقلبه و کأن قلب الأحمق تابع للسانه .
و درود خدا بر او، فرمود : زبان عاقل در پْشت قلب اوست ، و قلب احمق در پْشت زبانش قرار دارد.(3)
(این سخنان ارزشمند و شگفتى آور است ، که عاقل زبانش را بدون مشورت و فکر و سنجش رها نمى سازد . اما احمق هر چه بر زبانش آید مى گوید بدون فکر و دقت ، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى گیرد).
حکمت 41: راه شناخت عاقل و احمق(اخلاقى)
و قد روى عنه [علیه السلام] هذا المعنى بلفظ آخر و هو قوله
قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِى فِیهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِى قَلْبِهِ
و معناهما واحد .
و درود خدا بر او ، فرمود : قلب احمق در دهان او ، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد .
حکمت 42: بیمارى و پاک شدن گناهان (اخلاقى ، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِى عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا جَعَلَ اللَّهُ مَا کَانَ مِنْ شَکْوَاکَ حَطّاً لِسَیِّئَاتِکَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِیهِ وَ لَکِنَّهُ یَحُطُّ السَّیِّئَاتِ وَ یَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِى الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَیْدِى وَ الْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّیَّةِ وَ السَّرِیرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ
قال الرضى و أقول صدق ع إن المرض لا أجر فیه لأنه لیس من قبیل ما یستحق علیه العوض لأن العوض یستحق على ما کان فى مقابلة فعل الله تعالى بالعبد من الآلام و الأمراض و ما یجرى مجرى ذلک و الأجر و الثواب یستحقان على ما کان فى مقابلة فعل العبد فبینهما فرق قد بینه ع کما یقتضیه علمه الثاقب و رأیه الصائب .
و درود خدا بر او به یکى از یارانش که بیمار بود فرمود : خدا آنچه را که از آن شکایت دارى ( بیمارى ) موجب کاستن گناهانت قرار داد ، در بیمارى پاداشى نیست اما گناهان را از بین مى برد ، آنها را چونان برگ پاییزى مى ریزد و همانا پاداش در گفتار به زبان ، و کردار با دستها و قدمهاست ، و خداى سبحان به خاطر نیت راست ، و درون پاک ، هرکس از بندگانش را که بخواهم وارد بهشت خواهد کرد .
مى گویم : ( راست گفت امام على [علیه السلام] " درود خدا بر او باد " که بیمارى پاداشى ندارد ، بیمارى از چیزهائى است که استحقاق عُوُض دارد ، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بندة خود ، در نا ملایمات زندگى و بیمارىها و همانند آنها ، اما اجر و پاداش در برابر کارى است که بنده انجام مى دهد. پس بین این دو تفاوت است که امام [علیه السلام] آن را با علم نافذ و رأى رساى خود ، بیان فرمود .
حکمت 43: الگوهاى انسانى (فضائل اخلاقى یکى از یاران) (اخلاقى ، تاریخى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فِى ذِکْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ یَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً .
در یاد یکى از یاران ،" خباب بن أرت" فرمود : خدا خباب بن أرت (4) را رحمت کند ، با رغبت مسلمان شد و از روى فرمانبردارى هجرت کرد ، و با قناعت زندگى گذراند ، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى کرد.
حکمت44 : ارزش آخرت گرایى (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : خوشا به حال کسى که به یاد معاد باشد ، براى حسابرسى قیامت کار کند ، با قناعت زندگى کند ، و از خدا راضى باشد.
حکمت 45 : راه شناخت مؤمن و منافق ( اخلاقى ، انسان شناسى ، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَوْ ضَرَبْتُ خَیْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیْفِى هَذَا عَلَى أَنْ یُبْغِضَنِى مَا أَبْغَضَنِى وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ یُحِبَّنِى مَا أَحَبَّنِى وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قُضِیَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ ص أَنَّهُ قَالَ یَا عَلِیُّ لَا یُبْغِضُکَ مُؤْمِنٌ وَ لَا یُحِبُّکَ مُنَافِقٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اگر با شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم که دشمن من شود ، با من دشمنى نخواهد کرد ، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد ، دوست من نخواهد شد و این بدان جهت است که قضاى الهى جارى شد ، و بر زبان پیامبر اُمى (صلی الله علیه و آله و سلم) گذشت که فرمود :
" اى على ! مؤمن تو را دشمن نگیرد ، و منافق تو را دوست نخواهد داشت ."
حکمت 46 : ارزش پشیمانى و زشتى غرور زدگى (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] سَیِّئَةٌ تَسُوءُکَ خَیْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُکَ .
دورد خدا بر او ، فرمود : گناهى که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکى است که تو را به خود پسندى وا دارد.
حکمت 47 : شناخت ارزشها (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ارزش مرد به اندازة همت اوست ، و راستگویى او به میزان جوانمردى اش ، و شجاعت او به قدر ننگى است که احساس مى کند ، و پاکدامنى او به اندازة غیرت اوست .
حکمت48 : رازدارى و پیروزى (اخلاقى ، سیاسى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْیِ وَ الرَّأْیُ بِتَحْصِینِ الْأَسْرَارِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : پیروزى در دور اندیشى ، و دور اندیشى در به کار گیرى صحیح اندیشه ، و اندیشه صحیح به راز دارى است.
پی نوشتها :
1. شهر انبار یکى از شهرهاى شام ، در شصت کیلومترى بغداد قرار داشت که در سال دوازدهم هجرى به دست مسلمانان افتاد.
2. نافله : یعنى مستحب ، و فریضه یعنى واجب.
3. بقول سعدی: اول اندیشه وانگهى گفتار.
4. خباّب پسر أرُت ، از مسلمانان صدر اسلام است که در مکه آسیب فراوان دید تا آنجا که مشرکین پْشت او را داغ کردند ، در جنگ صفین در رکاب امیر المؤمنین[علیه السلام] بود و در سال 37 هجرى در کوفه در گذشت.
منبع: نهج البلاغه
عزیز آل یاسین
اجر اعتقاد به ظهور
حضرت امام حسین(علیهالسلام) دربارهی اجراعتقاد به ظهور و قیام امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف) میفرمایند:حضرت مهدی(علیهالسلام) مدتی ازنظرها غایب میگردند. درزمان غیبت گروهی، ازدین خارج میشوند اما گروهی دیگر ثابت قدم خواهندماند؛و از این رو اذیتها خواهند دید.
از باب سرزنش به آنان گفته میشود:
اگردرگفتارتان صادقید،پس زمان موعود(قیام قائم(علیهالسلام))کی فرا میرسد؟
حضرت در ادامه میفرمایند :
((ولی بدانید که هر کس در ایام غیبت،آزار و تکذیب دشمنان راتحمّل کند، مانند کسی است که در
رکابِ رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) او شمشیر بجنگد.))
منبع: بحارالانوار،ج36،ص385
انَّ لفی خسر برای بشر
آیتی از غیبت ثانی عشر
هردم هجران تو خسران ما
یاد تو سرمایهی ایمان ما
عمر چو بی روی تو سر کردهایم
ما به جهان بی تو ضرر کردهایم
درهم نجسی بودای دل ،جهان
تا نفروشی رخ صاحب زمان
هستی دنیا و در آن هرچه هست
پیش جمالش همه هیچ است و پست 2
سرودهی علیرضا لطفی (حامد اصفهانی)
مواعظ جاوید
وظایف جوانان
شما جوانان پاکدل موظف هستید، اسلام عدالت پرور را به دنیا معرفی کنید. (1)اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید، باید از سرمایههای عمر و استعدادهای جوانی استفاده کنید. (2)
این شما جوانهای کشور هستید که هر جا هستید باید به فکر آتیهی کشور خودتان باشید. (3)
بر شما جوانان مسلمان لازماست که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره اصالتهای اسلامیرا در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همهی مکاتب دیگر جدا میسازد، فراموش نکنید.(4)
بر شما جوانان ارزندهی اسلام که مایهی امید مسلمین هستید، لازم میباشد که ملتها را آماده سازید و نقشههای شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نمایید. با کمال اخلاص در نشر و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمانهای بزرگ اسلام بکوشید.(5)
پی نوشتها :
1- صحیفهی نور، ج1، ص 220.
2- صحیفهی نور، ج21، ص 26.
3- صحیفهی نور، ج18، ص 147.
4- صحیفهی نور، ج1، ص 185.
5- صحیفهی نور، ج1، ص 186.
منبع: صحیفهی نور
در محضر ولایت
بهار خودسازی و اُنس با خدا
ماه مبارک رمضان، بهار نوسازی و خودسازی انسان و بهار اُنس با خداست.مگر میشود از این جنبهی کار غافل ماند؟ همهی خطاها واشتباهات ناشی از نپرداختن به این جنبهی کار است.
آن که خطایش کمتر بود، آن که دلش به نور معرفت و هدایت خدا منوّر بود، آن که اشارهاش برای این ملت و برای ما و برای عشاق اسلام در عالم، راهگشا و راهنماست ـ یعنی امام راحل عزیز ما ـ به این جهت این طور بودکه رابطهی او با خدا تأمین شده بود.
دردنیا انقلابها، حکومتها، ادارهها و ریاستها ازآنجا عیب پیدا میکند ومنحرف میشود که ازاین جنبه یعنی جنبهی معنویت، جنبهی ارتباط با خدا، جنبهی اتصال قلب به خدا ـ غافل ماندند و غافل میمانند.
ما هم اگر دقت کنیم، آنجاییکه پیش رفتیم، موفق شدیم، خوب عمل کردیم و راضی هستیم، آنجایی است که این جنبه را تأمین کردیم. هرجا همکه ضربه خوردیم، به خاطر ضعف در این جنبهیکار است.
ارتباط با خدا را نباید دست کم گرفت. همه چیز ما در گروی این رابطه است.این رابطه است که دل ما را قرص میکند، تا از دشمنیها هراس نکنیم. این رابطهی با خداست که دلهای ما را از محبت به مؤمنین و پویندگان راه خدا پُرمیکند، تا اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را نبینیم.
این رابطهی با خدا و اتصال به خداست که میشود، ما برای اهوای خودمان، حقیقت رازیرپا نگذاریم و مصلحت را فدای غرض شخصی نکنیم این رابطهی با خداست که موجب میشود، ما از راه خدا منحرف نشویم واز پیمودن این راه پشیمان و خسته و ملول نگردیم. رابطهی با خدا، همیشه ممکن است و هیچ وقت دیر و محال نیست.
منبع: برگزیده بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حدیث ولایت، ج4، ص7-6
شمیم هدایت
مهمترین وظیفهی جوانان
اولین و مهمترین چیزی که هر جوان باید در خودش به وجود بیاورد، قدرت تشخیص است. قدرت تشخیص یعنی اینکه انسان تکلیف و وظیفهی خودش را درهر زمان بداند.این خیلی خوب است که آدم، زمانشناس باشد. رمز موفقیت هر آدمیهمین است.
کسی که زمانشناس نباشد و تکلیف خودش را نداند، مثل رانندهای است که در یک جادهی پُر پیچ و خم به دلیل ناآگاهی و ناآشنایی با جاده، گرفتار درّهها و گردنههای خطرناک میشود و سقوط میکند.
این که در هر زمانی وظیفهی آدمیچه اقتضا میکند، مسألهی بسیار با اهمیتی است.
وقتی قدرت شناخت و تشخیص به دست آمد، هر کسی سراغ کار و تکلیف خودش میرود.
یکی وظیفهاش را تحصیل علوم دینی میداند، دیگری رفتن به دانشگاه، یکی فیزیک خواندن، دیگری خواندن شیمی، کسانی هم سراغ کاسبی میروند و ... اگر همه به تکلیف خودشان عمل کنند، کارها اصلاح میشود.
قدرت تشخیص بسیار مهم است و این قدرت به دست نمیآید مگر با کسبِ علم و انجام مطالعه و تحقیق.
شناخت و معرفت، ارثی نیست که از پدر به پسر برسد. نوع سطحی و کمعمق آن هم به درد نمیخورد.
باید به دنبال شناخت علمیو عمیق رفت تا وظیفهشناس شد.یکی از راههای کسب شناخت، مطالعه است. اما این نکته هم مهم است که مطالعه اگر بخواهد مؤثر باشد، باید هدفمند و جهتدار باشد.
مطالعه نباید تنها عرضی یا که طولی باشد، باید به مطالعات خودمان جهت بدهیم.عزیزان من بدانید هر چیزی ارزش وقتگذاشتن ندارد. لحظه به لحظهی عمر آدمیخیلی قیمت دارد. باید مطالبی بخوانیم که نه تنها عمرمان را تلف نکند، بلکه بر معرفت و شناخت ما تأثیر مثبت بگذارد.
این که چه کتابی بخوانیم و چه کتابی نخوانیم، این را باید در مشورت با افراد صاحبنظر و خوشفکر به دست آورد.
إنشاءالله با تلاش و کوشش و مطالعهی درست و صحیح، در راه شناخت وظیفههای دنیایی و آخرتی خودمان برای رسیدن به سعادت ابدی موفق شویم.
منبع: حضرت حجتالاسلام راشدیزدی (دامت برکاته)، ماه نامه دیدارآشنا، شمارهی 52، ص37»
نکتههای ناب
اسلام و موی سر:
موی سر، یکی از عناصر اصلی در زیبایی افراد به شمار میرود و در اسلام سفارشهای متعددی دربارهی مراقبت و نگهداری از موی سر به چشم میخورد.حضرت رسول اکرمصلّیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمایند:
«هر کس موی سرش را بلند میگذارد، خوب نگهداری کند، یا آن را کوتاه نماید».1
حضرت امام صادقسلاماللهعلیه دراینباره میفرمایند:
«موی زیبا از پوششهای خداست، پس آن را گرامیبدارید».2
«شانهزدن سر، (بیماریِ) وبا را دور میسازد و شانهزدن ریش، دندانها را محکم میکند».3
اسلام و بوی خوش:
حضرت امام صادقسلاماللهعلیه در بارهی الگو و معلم بشریت فرمودهاند:برای بوی خوشصلّیاللهعلیهوآلهوسلم«پیامبراکرم بیشتر از غذای خود هزینه میکردند».4
حضرت امام رضاسلاماللهعلیه در اینباره میفرمایند:
«سزاوار نیست، برای مرد که استفادهی هر روز از بوی خوش را ترک کند، اگر نتوانست یک روز درمیان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو کند و هیچگاه این کار را رها نکند».5
در حدیث دیگری از امام صادقسلاماللهعلیه این چنین آمده است:
«دو رکعت نماز که با بوی خوش گزارده شود، بهتر است از هفتاد رکعت نماز که بدون بوی خوش بگزارند».6
اسلام و لباس تمیز:
لباس باید تمیز و زیبا و شایستهی شأن آدمیباشد، تا انسان را در دید دیگران خوشایند و زیبا جلوه دهد.حضرت امام صادقسلاماللهعلیه در اینباره میفرمایند:
«لباس زیبا بپوش، زیرا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد، ولی باید از حلال باشد»7
«هر کس لباسی بپوشد، باید آن را تمیز نگه دارد»8
«شستن لباسها، غم و اندوه را دور میسازد»9
پی نوشتها :
1. اصول کافی، ج6، ص485
2. من لایحضرالفقیه، ج1، ص129
3. من لایحضرالفقیه، ج1، ص128
4. مکارم الاخلاق، ج1، ص104
5. بحارالانوار، ج73، ص140
6. ثوابالاعمال، ص632
7. وسایلالشیعه، ج3، ص340
8. اصول کافی، ج6، ص485
9. خصال، ص612
دل نوشته
آمدهام پاک شوم
سودابه مهیّجی« اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلِی».
وعدههای شیرین تو، مرا گستاخانه و بیپروا به این درگاه، وصل کرده است؛ دستهایم را خالی برنگردان.
آمدهام در پرتو رمضان، تمام اجابت نشدههای قدیم را برایم مستجاب کنی. آمدهام که بار دیگر بر من منت بگذاری.
آمدهام که به رغم این همه گناه، باز روبهرویت بنشینم و تو دستهای مهرت را بر سرم بکشی و آنگاه، پاکدامن و بخشوده به سوی سرنوشت بازگردم؛ این وعده ازل تا ابد توست.
« مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ...»
ای نام شکوهمند
مریم سقلاطونیاینک منم که آمدهام بخوانمتای نور!
به آن نام عزیز که خوبانت، هر آن میخوانند.
به آن نام عزیز که دوستانت در این سحرگاه میخوانند.
کوبه درت را میزنم،ای میزبان همیشگی اجابت!
«سبحان من یعلم جوارح القلوب».
ای منزهی که میدانی در قلب من چه گذشته و میگذرد!
ای منزهی که میدانی قلب من برای که تپیده است و میتپد!
ای منزهی که سیطره داری بر تمام قلبهای ناآرام... بر تمام قلبهای شکسته!
ای منزهی که سیطره داری بر تمام قلبهای بیمار، بر تمام قلبهای مطمئنه، بر تمام قلبهای عاشق!
«سبحانَ من یُحصی عَدَدَ الذّنوب.»
ای منزهی که بر تعداد گناهان کوچک و بزرگم احاطه داری!
ای منزهی که هیچ گناهی از تو مخفی نمیماند!
ای منزهی که لحظه به لحظه گناهانم را ثبت کردهای!
«سبحان من لایَخفی علیه خافِیَةٌ فی السّموات وَالاَرَضین»
تو را میخوانمای منزهی که هیچ رازی در آسمان و زمین از تو پوشیده نمیماند و هیچ حرکتی، هیچ ارادهای، هیچ تکاپویی از موجودات، از منظرگاه تو پنهان نخواهد شد!
«سبحان الرَّبِّ الوَدود».
تو را میخوانمای منزهی که پروردگار منی در هر آن!
تو را میخوانم؛ آنگونه که تو را پاک خواندهاند و بزرگ.
سبحان الفَرد الوِتر
ای بیهمتای یکتا!
ای کسی که تنهاترینی!
ای منزهی که به یکتایی تو ایمان آوردهایم و به بیهمتاییات!
«سبحان العظیم الأعظم»
تو را میخوانم، به آن نام بزرگی که کلید تمام قفلهای بسته است.
تورا زمزمه میکنم در این سحرگاه روشن بخشایش؛ به نام عزیزت که تمام درهای بسته را به آنی میگشاید.
«سبحان مَن لایَعتَدی علی اهل مَملَکَتِه»
ای منزه مهربان که جهان، به اندازه تمام لحظههایش نیازمند توست و در پیشگاه تو موجودی نیست که بینیاز به تو باشد!
تو را زمزمه میکنم.
با آن نام شکوهمندت که مانع عذاب بندگانت میشود.
«سبحان مَن لایؤاخِذُ أهلَ الارضِ بِألوانِ العذاب»
تو را با همین بضاعت کمیکه دارم، در این سحرگاه روشن نور، میخوانمت.
سبحانَ الحنّانِ المنّان
سبحان الرّءوفِ الرّحیم
سبحانَ الجبّار الجواد
سبحان الکریم الحلیم
سبحان البصیر العلیم
سبحان البصیر الواسع
تو را ستایش میکنم؛ هنگامیکه آسمان به تیرگی میرود و روز، شب میشود و هنگامیکه شب در پرده روز پنهان میشود...!
سبحانکَ... سبحانَک... سبحانکَ
یاد ابرار
چهرهی بی بدیل
دکتر سید مسعود خاتمی، رییس جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامیایران و رییس سابق بیمارستان حضرت بقیةالله (علیه السلام ) میگوید : بعد از ظهر یک روز تعطیل در سال 1382 بود ، مرحوم آیت الله مشکینی در بیمارستان حضرت بقیةالله ( عجّل الله تعالی فرجه الشریف ) بستری بودند که باخبر شدیم مقام معظم رهبری ( مد ظله العالی ) برای دیدن ایشان میآیند .حضرت آیت الله مشکینی (رحمت الله علیه ) بعد از بهبودی نسبی اصرار داشتند بیمارستان را ترک کرده و به قم بازگردند و پزشکان معالج معتقد بودند ایشان باید چند روز دیگر در بیمارستان بمانند ولی نمیپذیرفتند .وقتی خبر رسید که رهبر معظم انقلاب به دیدن ایشان میآیند ،حسین آقا ، فرزند حضرت آیت الله مشکینی (رحمت الله علیه ) ،پیشنهادی کردند و به ما پزشکان معالج توصیه کردند در حضور مقام معظم رهبری ضرورت ماندن پدرم در بیمارستان را یادآور شوید ، اگر آقا بفرمایند بی تردید قبول خواهند کرد .... دقایقی بعد آقا وارد شدند ، نور بر نور پاشید و رایحهی دل انگیز معنویت در فضای اتاق پیچید .
مرحوم آیت الله مشکینی در بستر نیم خیز شدند و با آقا معانقه کردند ... مرحوم آیت الله مشکینی با صدای همیشه متین وآرام خود به آقا عرض کردند : « چرا زحمت کشیدید با این همه مشغلهی جناب عالی در این تهران شلوغ من راضی نبودم »
آقا در پاسخ فرمودند : « من آمده ام با دیدن شما نیرو بگیرم .»..... وقت خداحافظی آقا که رسید ، به ایشان عرض کردیم : حضرت آیت الله مشکینی باید چند روز دیگر هم در بیمارستان بستری باشند اما ایشان .....
آقا رو به ایشان کردند وفرمودند : « نظر پزشکان باید رعایت شود .»
آن روز رهبر معظم انقلاب هنگام خروج از اتاق آیت الله مشکینی با اشاره به ایشان ، خطاب به پزشکان معالج فرمودند : « ایشان چهرهی بی بدیل انقلاب است .»
منبع : ماهنامهی قرآن ،شمارهی 11
حکایتها و هدایتها
الگوی شوهر داری
یک روز صبح امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفتند: آیا چیزی در منزل هست بخوریم؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفتند: سوگند به کسی که پدرم را به نبوت و تو را به وصایت برگزید چیزی در منزل نیست تا برای شما آماده کنم و دو روز است که چیزی در منزل نبوده است مگر کمیکه آن هم شما را برخود و حسن و حسین مقدم داشتم.حضرت امام علی (سلام الله علیه) گفتند:ای فاطمه! چرا نگفتی تا چیزی برای شما تهیه کنم؟
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفتند: یا ابالحسن! من از خداوند شرم دارم که شما را به آنچه توان نداری وادار کنم. (چون میدانستم توانائی خرید چیزی را نداری در خواستی نکردم)
منبع: قصههای تربیتی چهارده معصوم (سلام الله علیهم)، محمدرضا اکبری
معرفی کتاب
کتابِ (دانش مهر)
این کتاب گران مایه توسط جمعی از پژوهشگران قرآنی و زیر نظر استاد دکتر محمد علی رضایی در پاسخ گویی به سؤالات قرآنی جوانان پیرامون مسائل بهداشتی – پزشکی و بهزیستی آماده گردیده است . در این کتاب موضوعاتی هم چون طب اسلامیو قرآنی ، صلب و ترائب ، دستورات بهداشتی قرآن ، قرآن وغذاشناسی ، شفا بودن قرآن و عسل مطرح گردیده است .این نوشتار در 4 فصل و با مقدمهی دکتر محمد علی رضایی و در 224 صفحه با تیراژ 3000 نسخه در قطع رقعی توسط انتشارات پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن در سال 85 به زیور نشر آراسته است .
احکام
فتاوا و استفتائات درخصوص چادر زن
حضرت امام خمینی (رحمتاللهعلیه : (برترین پوشش و حجاب برای زن مسلمان، چادراست .حضرت آیت الله العظمیخامنهای دامتبرکاته : چادربهترین نوع حجاب ونشانهی ملی ماست. بهترین حجاب ، پوشش چادراست ، وچادر سیاه ، هم بی اشکال است وکراهت ندارد.
حضرت آیت الله العظمیگلپایگانی رحمتاللهعلیه: سزاوار است که چادر در نماز ترک نشود وهمچنین درغیرنماز ، چون درایران وبعضی بلاد اسلامیچادر جز شعائر است . اگر کنارگذاشتن چادر، موجب جلب نظر نامحرم شود ، جایز نیست.
حضرت آیت الله العظمیبهجت دامتبرکاته : چادر حجاب پسندیده است .
حضرت آیت الله العظمیتبریزی(رحمتاللهعلیه) : زن باید بدن خود را در غیر وجه وکفّین ، ازنامحرم بپوشاند ، ونیز باید زینت خود را بپوشاند، وبا چادر یهتر میتواند بدن وزینت را بپوشاند وچادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد. بهترین نوع پوشش واجب ، همان چادرمشکی است که زنهای مؤمنه خود را با آن میپوشانند.
حضرت آیت الله العظمیصافی(دامتبرکاته) : چادر و پوشش اسلامیداشتن ، جهاد است.
حضرت آیت الله العظمیسیستانی (دامتبرکاته) : چادرحجاب بهتر است وسزاوار نیست زنهای مؤمن بدون چادرخارج شوند.
حضرت آیت الله العظمیمکارم شیرازی(دامتبرکاته) : بی شک چادرحجاب برتراست .
حضرت آیت الله العظمیفاضل لنکرانی(رحمت الله علیه) : چادر مشکی بهترین نوع حجاب است ، وپوشیدن لباسهایی که جلب توجه کند، حرام است.
منبع: احکام حجاب وعفاف درگلستان مرجعیت/نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد